عشــــق مــــــــن
یک سبد گلپونه دارم میخری؟ گل نگو گلخونه دارم میخری؟ مشتری خوش حساب بد پسند " یک دل دیوونه دارم میخری ؟ دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم.... کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک برگشت و دید کسی نیست. کوروش گفت:اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی.... دختر و پسرای عزیز:ماپیش بینی اینده ی شما رو کردیم ...اینم از ماشین عروس هاتون...ادامه مطلب یادتون نره به گفته آقا داماد (آرش پژمان مقدم) این تعداد کارت شارژ را که با آن ماشین عروس را مزین کرده بود حدود چهارهزار و پانصد عدد میباشد که طی دوسال جمع آوری کرده و به امید چنین روزی که با این ماشین عروس همسر آینده اش را به زادگاهش ببرد همت گماشته و بالاخره به آرزویش رسید ✿ کاش وقتی زندگی فرصت دهد
کاش بخشی از زمان خویش را ✿ از زلال چشم هایش تر شویم ✿کاش دلتنگ شقایق ها شویم ✿ به نگاه سرخشان عادت کنیم ✿ کاش گاهی در مسیر زندگی رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب... آب در حوض نبود ماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب، لب پاشویه نشست و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد قانون پایستگی واحد :واحد ها نه از بین میروند و نه پاس میشوند بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال میابند ! شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد نوع خاصی از هلو برو تو گلو خواب آورتر می شوند شب ر ق ص و پایکوبی کلمات جزوه و کتاب بر روی سسلسله اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان یکی رشته ها رو میگم.) پزشکی) التماس برای نمره : اشک کوسه یک روز دوباره می آیم : این جمله را خودش گفت. جانی دوباره می دهد و دوباره خاطرات شیرین با هم بودنمان را زنده می کند، محبت و عشق و یک عالمه دلتنگی و درد دل به استقبال تو خواهم آمد. بیا که عشق بدون ما عشق نیست ، این دنیا بدون ما زیبا نیست. قلبم به نام تو و تا ابد برای تو هست. بیا و دوباره اسیر قلب بی طاقت من شو ، بیا وارد همان قلبی شو که خودت آن را شکستی و ویرانه کردی .. این ویرانه قلبم را که خودت با دستهای خودت ویرانه کردی آباد کن و دوباره مرا که همان کویر تشنه و بی جانم را از باران عشقت سیراب کن. .
ادامه مطلب
دختر و پیرمرد
ف اصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!
ادامه مطلب
✿ گاهی از پروانه ها یادی کنیم
✿ وقف قسمت کردن شادی کنیم
✿ کاش وقتی آسمان بارانی است
✿ وقت پاییز از هجوم دست باد
✿ کاش مثل پونه ها پرپر شویم
✿ باری از دوش نگاهی کم کنیم
✿فاصله های میان خویش را
✿با خطوط دوستی مبهم کنیم
تقلب چیست؟یک سری اعمال ننگین در صورت این کاره بودن
شب امتحان شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم
دانشجویان پرسر و صدا : گروه لیان شان پو
خانواده دانشجویان : بینوایان
انتخاب درس افتاده : زخم کهنه
اولین امتحان : جدال با سرنوشت
مراقبین امتحان : سایه عقاب
تقلب : عملیات سری
روز دریافت کارنامه : روز واقعه
اعتراض دانشجو : بایکوت
اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم
دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد
آینده تحصیل کرده : دست فروش(البته این برا رشته ما نیستاون
رئیس دانشگاه : مرد نامرئی
استاد راهنما : گمشده
دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده
سرویس دانشگاه : اتوبوسی به سوی مرگ
کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان(به استثنای دانشگاههای علوم
اتوماسیون تغذیه : آژانس شیشه ای
سوار شدن به اتوبوس : یورش
ترم آخر : بوی خوش زندگی
تسویه حساب : خط پایان
عمر دانشجو : بر باد رفته
مسئول خوابگاه : کارآگاه گجت
گفت که روزی می آید اما نگفت چه روزی!
او که قلبم را شکست و رفت روزی دوباره می آید.می آید و به منی که خسته و بی جانم ،
می آید و دوباره خاکستر عشق را در دلم شعله ور میکند.
به انتظار آن روز نشسته ام تا دوباره بیاید و به این قلب شکسته ام
سر و سامان دهد. می آید تا دوباره عاشقانه بر روی گونه مهربانش بوسه بزنم و دوباره به او
بگویم که دوستت دارم ای بهترینم. بیا که بدجور دلم هوای تو را کرده است… بیا که با یک دنیا
او دوباره می آید تا شبهای تیره و تارم بعد از مدتها ستاره باران شود و
مهتاب مثل گذشته عاشقانه شبهای مرا نورانی کند.
به عشق آمدنت این روزهای تلخ بی تو بودن را با همه غم ها و غصه ها
و گریه هایش سپری میکنم تا دوباره روزی بیایی و به منی که خسته از
زندگی ام نفسی دوباره دهی. یک روز دوباره می آیم : این جمله را خودش گفت.
می آید و مرا عاشقتر می کند و آن لحظه است که دوباره من امیدواربه
زندگی می شوم و خوشبختی را در زندگی ام تضمین می کنم.
بیا عزیزم ، با اینکه قلبم را شکستی اما همچنان درهای قلبم همیشه به روی تو باز است، این
یک روز دوباره می آیم :::: آری خودش گفت که روزی دوباره می آید.
می ترسم از عشق تو بمیرم اما روزی که تو می آیی را نبینم.
می ترسم آنقدر به انتظار بنشینم و نیایی و آخر سر دیگر مجالی برای دیدار با تو نباشد.
می ترسم از آن روزی که تو خواهی آمد و من دیگر نیستم..
آن لحظه هست که می فهمی از عشق تو مرده ام… آری از عشق تو مرده ام
پس تا خون در رگهایم جاری است و جای قلبم در نبود تو خالی است برگرد.